دیروز روز فدا شدن بود...

امروز روز فدایت شوم!

دیروز باهم به دشمن میزدیم

امروز برای هم میزنیم!

دیروز برای دین روی مین می زدیم

امروز برای کابین روی دین می زنیم!

دیروز در اوج گمنامی پاتک می زدیم

امروز برای شهرت و مقام پاتک می زنیم!

دیروز جزیره مجنون را دیوانه کردیم

اما.....امروز مجنون جزیره ایم...!

انجا برای شهادت سبقت میگرفتیم

اینجا برای ریاست........

انجا همه چیز صلواتی بود

اینجا همه چیز قروقاطی!

انجا باخدا دست میدادیم

اینجا خدا را از دست می دهیم!

انجا همه چیز را با خدا میخواستیم

اینجا همه چیز را با خدعه!!

خمپاره های شصت هم غیرتمان را ننشاندند

اما...نشست های پست چطور.....!

رفقا خبر دارید

.

.

هنوز که هنوز است حمید باکری از عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته.........

.

.

.

خبر دارید که غلامحسین توسلی ان دلیر مرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت.....

.

.

.

از ابراهیم هادی خبری دارید...

.

.

بعد از اینکه یارانش را از کانال کمیل به عقب باز گرداندند دیگر کسی او را ندید....

.

.

.

.

از جوانانی که خوراک کوسه های اروند شدند خبری دارید.....

.

.

هنوز از شلمچه صدای اذان بچه ها می اید..

.

هنوز صدای مناجات رزمندگان از حسینیه حاج همت به گوش می رسد....

هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده..

خواهرم حجاب......

.......

...............

.....................

..............................

هنوز که هنوز است شهدا می ترسند

از اینکه رهبر را تنها بذاریم

...............................

.........................
...................

...........

و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند.....

ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ
ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ

ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺶ
ﻣﯽ ﮔﺰﺍﺭﺩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ
 
ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﺭﻧﮓ ﺍﻭ ﺭﻧﮓ ﺍﻟﻬﻲ
ﻣﻲ ﺯﺩﺍﻳﺪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺗﺒﺎﻫﻲ

ﻛﻴﺴﺖ ﺍﻭ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﻱ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ
ﻭﺍﺭﺙ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﻮﻻ‌ﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ

ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﯿﻎ ﺳﺮﺥ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ
ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﺮ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ

ﺗﺎ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ
ﻻ‌ ﻓﺘﻲ ﺍﻻ‌ ﻋﻠﻲ ﻻ‌ ﺳﻴﻒ ﺍﻻ‌ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ..

اللهم عجل لولیک الفرج...

داریم با حسین حسین گفتن پیر میشویم.

ولی چه سود که هی سیاه سیاه تر میشویم.

مگر سال قبل نبود که توبه کردم.

پس چرا اینقدر بی چشم رویم که باز تن راپر ز گناه کردم.

زینب جان!

شرمنده ایم!

که بهای حسینی شدن ما بی حسین شدن توبود.

وشرمنده تر که تو بی حسین شدی ولی ما حسینی نشدیم.

زمزمه های انتظار:

یابقیه الله تو بین منتظران هم

عزیز من چه غریبی

عجیب تر!! که چه اسان نبودنت شده عادت!!!چه بی خیال نشستیم

نه کوششی نه وفایی فقط نشستیم و گفته ایم که خدا کند که بیایی

این جمعه هم رفت نیامدی!!!!

اینجا دلم برای دلت تنگ میشود

اینجا دلم مثال دل سنگ میشود 

اللهم عجل مولانا و سیدنا صاحب الزمان

باز هم محرم در حال امدن است

ما چه کردیم

چقدر از گناهان کم کرده ایم سال قبل چه بوده ایم امسال چه شده ایم فقط همین عزاداری در محرم

حسین زمان چه میشود مهدی فاطمه تنهاست

همیشه تنها

عاشورا حسین میگفت هل من ناصر ینصرنی

امروز مهدی میگه  هل من ناصر ینصرنی

 ولی حسین تنها نبود

روزها در حال گذر است یاد شهدا در حال رفتن

این است جواب انها

هی میگم ایرانیم ایرانیم

هی میگم حسین

هی میگیم عیرت داریم کجاست اون غیرت ایرونی که دم میزنیم ازش

کجاست!!!!!!!!!!

زیاد مغرور نشیم که نه ما قدر شهید ها رو میدونیم عکس شیهدا تو خونمونه و..........

زنگیمون بوی شهید باید داشته باشه

هی گناه!گناه!گناه کی خسته میشیم کی!!!!!!!!!

 باید سبک زنگیمونو تغییر بدیم

کاری نکنیم شهدا ازمون شکایت کنن

بسم رب الشهداء

انگار ما شيعه نيستيم،چراكه معناي واقعي شيعه اين است،كه لحظه به لحظه زندگي خود را بافكر خدا و رضايت خدا از اعمال خويش بگذرانيم.مگر محب اهل البيت(ع)ميتواند به سادگي گناه كند،ودر ان اسرار بورزد!اين شيعه گي واقعي نيست,